آشنایی با ارث بیپایان خیام از تولد تا اشعاری که امروزه زندگی مردم را پرمایه میکند.
مقدمه:
عمر خیام، نهتنها شخصیتی تاریخی، بلکه چراغی بیپایان است که شعرهایش از زمان و روزگار عبور میکند. او سدهٔ پنجم هجری قمری در نیشابور متولد شد و سفر او بهعنوان یک شاعر در میان زمینه فرهنگی پر رنگ ایران بازتاب یافت. اگرچه به دلیل مشارکتهایش در ریاضیات و اخترشناسی شناخته میشود، اما شعر خیام، بهویژه رباعیاتش، او را در تاریخادبیات جاودانه کرده است. سیر زندگی او از یک دانشمند فرزانه در ایران به یک شاعر و ارزشهای جاودانه شعرش، شاهکاری از قدرت جاودان ابداع و فکر انسانی است و ارتباطی عمیق بین گذشته و حال را آشکار میکند. درحالیکه ما در پیچیدگیهای جهان مدرن حرکت میکنیم، شعر خیام بهعنوان یک منبع حکمت و الهام، ما را به سمت درک عمیقتر و ارزشیابی زیبایی و رموز زندگی سوق میدهد و زندگیها را در دوران حاضر غنیتر و الهامبخشتر میکند.
ما ایرانیها بسیار مردمان خوشاقبال و خوششانسی هستیم که در تاریخ، ادبیات و فرهنگ سرزمینمان چنین بزرگانی پرورش یافتهاند و میتوانیم اینچنین شیرین، جذاب و ساده با خواندن اشعارشان، علاوه بر آنکه غرق دنیای شاعرانه آنها شویم، با آن عشقبازی کنیم و سرشار از شور و شوق و شعف شویم، حتی میتوانیم راه و روش زندگیمان را بر اساس افکار آنها پیش ببریم. همان طور که صدایت هدایت نیز گفته؛ خیام در کنار اشعار عاشقانهاش، با زبردستی تمام افکارش را در آن گنجانیده است. رباعیهای خیام ساده، طبیعی و با زبانی دلچسب سروده شده که هر کسی را شیفته آهنگ و تشبیهات آن میکند.
شما خوانندگان عزیز کدام شعر از خیام را بیشتر از همه دوست دارید و حتی گاهی زیر لب با خود زمزمه میکنید؟ یا کدام شعر از خیام را مدام به خودتان یادآوری میکنید؟ و یا حتی شده بنیاد زندگی خودتان را بر اساس شعر یا کلامی از خیام بنا کنید؟ تا حالا شده شعری را آنقدر دوست داشته باشید و دلتان بخواهد که آن را همیشه همراه خود داشته باشید؟ مانند لباسی که منقوش به شعری از خیام باشد! اگر میانهٔ خوبی با ادبیات فارسی دارید و یا به اصطلاح عامیانه خیام باز هستید در ادامهٔ این مطلب همراه ما باشید. در ادامه صحبتهایمان راجع به خیام، دو تنپوش جذاب، زیبا و منحصر به فرد از خانه خلاقیت طاقه چیان معرفی میکنیم که کالیگرافی های هنرمندانهای از اشعار خیام بر روی آنها نقش شده است.
همانگونه که قبلتر هم اشاره کردیم شعر خیام از مرزهای زمان و مکان فراتر رفته و حکمتی جاودانه را ارائه میدهد که همچنان در دوران دیجیتال و زندگیهای امروزی ما اثرگذار است. اشعار عمر خیام، شامل مجموعهای از مضامین و موضوعات گوناگون است که با توجه به چندگانگی و تعدد ابعاد شخصیت او، از یک سو شاعر و از سوی دیگر ریاضیدان، اخترشناس و… زوایای مختلف زندگی و انسانیت را بیان میکند. ابیات او، اغلب با موضوعات عشق، مرگ و طبیعت همراه است که خوانندگان را به سفری از خودشناسی و تامل در وضعیت انسانی دعوت میکند. شعر خیام، فلسفهٔ عمیق وجودی را منعکس میکند و به انسانها فرصت میدهد تا بر شرایط انسانی و رموز وجود فکر کنند. نگرانیهای او در مورد شرایط انسانی منجر به یک منبع آرامش و الهام شده و یادآور میشود که حقایق جهانی ما را بهعنوان انسانیت با هم پیوند میدهد.
یکی از مسائلی که در فلسفه خیام بسیار بارز است، شاد زیستن و لذتبردن از نعمتهای بیشماری است که به ما انسانها عطا شده و ما اغلب قدر آن را نمیدانیم! خیام با زبان شاعرانه و مجازی برای بیان این مفهوم استفاده میکند و آن را از زوایای مختلفی مورد بحث قرار میدهد. عدهای از خیام به عنوان روانشناس مثبت گرا یاد میکنند. شعر پایین یک نمونه از صدها شعری که خیام در آن به کسی تضمین فردا را نمیدهد، اگر میخواهید زندگی کنید، همین امروز را زندگی کنید!
ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم
وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفتهزارسالگان سربهسریم
هزاران سال است که از مرگ سراینده این شعر زیبا میگذرد. جالبی این شعر آن است که شخصی در زمان حیات خود، هزاران سال قبل، شعری میسراید و خطاب به ما پیام میدهد، ما که رفتیم شما هم خیلی در طمع این دنیا نباشید. بر قبر شما نیز سبزه خواهد رست. این شعر و مفهوم آن آنقدر زیبا و اثرگذار است که برای جاودانه کردن آن در خانه خلاقیت طاقه چیان بر آن شدیم تا تنپوشی با الهام از این شعر زیبا خلق کنیم و نتیجه آن شد پیراهنی با نام طرب.
طرب نوعی سبکی بعد از شادمانی است، آخرین مرحله از شعف و شور. رنگ زمینه این پیراهن به رنگ آبی، انتخابی از اعجاز انگیزترین رنگ آسمان شب است. پنجرهها در این طرح به گونهای طراحی شده که رقصندهها در فضای بیرونی هر عمارتی در زیر این گنبد آبی قرار گیرند. بدون چهره طراحیشدن رقصندهها نیز به دو علت اتفاق افتاده است، اول به منظور به روز و مدرنتر شدن طرح و دوم به منظور آنکه عاشقان بتوانند تجلی چهره یارشان را در آن تجسم کنند.
از نیشابور تا بوشهر
احتمالاً شما هم با زمزمه این شعر زیبا خیام تصویری از یک محفل زیبا در حیاط خانههای قدیمی و اصیل، در کوچه پس کوچههای تو در تو و قدیمی که تعداد زیادی از افراد دور یک دیگر حلقه زدند و در معیت دف و نی با شور و هیجان فراوان این ابیات را فریاد میزنند! در ذهنتان نقش بست. به بوشهر زادگاه دوم خیام خوش آمدید!
خیام خوانی بوشهری یا در اصطلاح خیامی آیین خاص و ویژه ایست که جزو سنتهای مردمان این خطه به حساب میآید. این آیین درست منطبق بر همین اندیشه خیام است که شاد باشید و غم گذشته و آینده را نخورید. این آیین در گذشته تنها در قهوهخانهها، مجالس خصوصی و دورهمیهای دوستانه برگزار میشد؛ اما امروزه به لطف هنرمندان بوشهری که تعدادشان کم هم نیست، ابتدا در کشور و رفته رفته به دنیا معرفی شد. خیامی ترکیبی از موسیقی، ادبیات و هنر است. این مراسم شامل دو بخش است. در شروع یکی از رباعیات خیام خوانده میشود. سازهایی چون نی هفتبند، فلوت، نی جفتی، تنبک یا ضرب و دست زدن همراهان یا بزم نشینان، خوانندهها که معمولاً بیشتر از یک نفر هستند را همراهی میکنند و در ادامه، به اجرای «یَزله» یا همان «هللیوس» میپردازند که از فرمهاى كهن موسیقی بوشهری است و ریتم تندتری دارد. شَپ زدن یا همان دست زدن بخش دیگر این مراسم را شامل میشود و پس از آن، دو یا چند رباعی دیگر را میخوانند و حاضران تکرار میکنند.
بشنوید ترانه زیبا خیامی اثری از محسن شریفیان از آلبوم محله خمونی
نوازندگان: محسن شریفیان، حبیب مفتاح
میکس و مسترینگ: بابک شهرکی
اینکه آوازه خیام و اینگونه عشق و اعتقاد به او و اشعارش چگونه از نیشابور شمال شرقی کشور به بوشهر در جنوب غربی کشور رسید را شاید بتوان به نوعی جبر روزگار دانست. دیدگاه و فلسفه خیام با سبک زندگی مردم بوشهر به طرز شگفتانگیزی مأنوس شده است. مردمان خونگرم بوشهر دیگر با پوست و استخوان خود درک کردهاند که با وجود تمام سختیها و مشکلات زندگی، کمبودها و ناملایمات باید شاد زیست و در لحظه زندگی کرد.
خیام برای گذشته، حال و آینده انسان حرفی برای گفتن دارد. ما در خانه خلاقیت طاقه چیان سعی کردیم تا این اشعار پرمفهوم و اثربخش خیام را تبدیل به تنپوشی ارزشمند کنیم. پیراهن جام با کالیگرافی شعری عمیق از خیام محصول دیگری از خانه خلاقیت طاقه چیان است.
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
در طراحی این پیراهن از رنگ زمینه دودی مشکی استفاده شده است. در کالیگرافی این اثر از خطوط طلایی که نماد باارزشترین داراییهای مادی جهان است، استفاده شده است و طرح پشت آن پرندهای بالدار در فرم دایرهایشکل وجود دارد که وامگرفته از سفالینههای همدوره خیام در نیشابور است. همچنین این فرم دایره شکل در اسطورهشناسی جهانی نماد خورشید و جایگاهی محبوب در افسانههای تمام ممالک جهان دارد. در ادامه سخن طراح پیراهن را میخوانیم:
«در گذر پر شتاب زمان همه انسانها دچار ناملایمات، ناخرسندیها و سردرگمیهای بسیاری میشوند؛ اما با هر داشتهای باید هنرمندانه زندگی کرد و بهترین خود بود. گاهی برای بهدستآوردنها چه بیهوده میجنگیم و وقتی صاحب همه چیزهای باارزش هم که میشویم، چه سود که جوانیمان دیگر تمام شده است. داشته هامان هیچ است و تاوان زندگینکردن هم پیری زودهنگام و سستی است. هیچ چیز حقیقیتر از لحظهای که در آن نفس میکشیم، نیست! پس دم را غنیمت شمریم و آن را دریابیم.»
…
به قول دوستی غمتون بخیر، شادکام باشید.