شال یکرو طرح تهران (موهر)
متن کالیگرافی شده روی اثر:
من می شناسم مثل غم او را
انگیزه آن چشم ابرو را
آن تخت خواب مست آن بو را
گم کرده بودم آن خیابان را
پرواز روی بام تهران را
حسین غیاثی
تومان398.000
موجود در انبار
متریال: نخ
ابعاد: 68*215
با بسته بندی متفاوت
وزن | 80 kg |
---|---|
ابعاد | 215 × 68 cm |
رنگ | خاکستری |
برمبنای 0 دیدگاه
|
|
0% |
|
|
0% |
|
|
0% |
|
|
0% |
|
|
0% |
شما شاید اینها را نیز دوست داشته باشید…
متن کالیگرافی شده روی اثر:
هم راه به محراب دلم را بلد است
هم خوب رگ خواب دلم را بلد است
دلتنگی توست مینوازد من را
“مضراب به مضراب دلم را بلد است”
ترانه: جلیل صفربیگی
آواز: روزبه نعمت الهی
موجود در انبار
با الهام از شعر:
من می شناسم مثل غم او را
انگیزه آن چشم ابرو را
آن تخت خواب مست آن بو را
گم کرده بودم آن خیابان را
پرواز روی بام تهران را
حسین غیاثی
هم اکنون موجود نیست. تحویل حداکثر ۷ روز آینده
موجود در انبار
محصولات مشابه
پشت تاپ کلمه عشق کالیگرافی شده است.
بگو به باران ببارد امشب بگو
بگو به باران ببارد امشب
بشويد از رخ غبار اين كوچه باغ ها را
كه در زلالش سحر بجويد
ز بی كران ها حضور ما را
كه در زلالش سحر بجويد
ز بی كران ها حضور ما را
به جست و جوی كرانه هايی
كه راه برگشت از آن ندانيم
من و تو بيدار و محو ديدار
سبک تر از ماه تاب و از خواب
روانه در شط نور و نرما
ترانه ای بر لبان باديم
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
موجود در انبار
خدا بانوی مادر
شعر کالیگرافی شده اثر:
بی تو بی شب افروزی ماندنت
بی تب تندو پیراهنت
شک نکن من که هیچ
آسمان هم زمین میخورد
احسان حائری / چارتار
موجود در انبار
شعر کالیگرافی شده اثر:
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
حافظ
موجود در انبار
با الهام از شعر :
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفت آن که یافت مینشود آنم آرزوست
کان عقیق نادر ارزانم آرزوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
مولانا
موجود در انبار
شعر کالیگرافی شده اثر:
زین خلق پر شکایت گریان شدم ملول
آن های و هوی و نعره ی مستانم آرزوست
والله که شهر بی تو مرا حبس میشود
آوارگی کوه و بیابانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست
مولانا
موجود در انبار
شعر کالیگرافی شده روی اثر:
رفت آن سوار کولی
با خود تو را نبرده
شب مانده است و با شب، تاریکی فشرده
کولی کنار آتش رقص شبانه ات کو؟
شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟
…
سیمین بهبهانی
موجود در انبار
نظرات
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.