احمد شاملو نامی آشنا برای تمام کسانی است که به ادبیات و شعر فارسی علاقهمند هستند. شاملو آنقدر در ادبیات فارسی ریشه دوانده که کمتر کسی پیدا میشود که او را نشناسد، اشعارش را نشنیده باشد یا آوازهٔ عشق بیکران او به آیدا به گوشش نرسیده باشد. آنقدر آشنا، آنقدر نزدیک که انگار جایی همین نزدیکیها مشغول سرودن شعر جدیدی است، انگار که منتظریم نامه جدید او به آیدا منتشر شود، انگار که همین دیروز روی یخچال برای آیدا نوشت:
خیلی عزیز من، اییشکم ساعت شش و نیم آمدم خانه نبودی الان ساعت هفت و نیم است خانه را بدون تو نمیتوانم تحمل کنم میروم بیرون گشتی میزنم و برمیگردم. امیدوارم تو در را رویم وا کنی. خانه بی تو جهنم است، هر لحظه که بی تو میگذرد جهنم است.
تولد
احمد شاملو در 21 آذرماه سال 1304 در خانه شماره 134 خیابان صفی علیشاه تهران در یک شب سرد برفی به دنیا آمد. شاملو را با عنوانهای مختلفی همچون شاعر، روزنامهنگار، فعال سیاسی، مترجم، فیلمنامهنویس و پژوهشگر ادبی میشناسیم. طبق گفته شاملو، او نزدیک به 170 جلد کتاب چاپ شده و چاپ نشده دارد. پدر او حیدر شاملو افسر ارتش بود و به همین دلیل کل خانواده مدام مجبور بودند به همراه پدر در شهرهای مختلف به مأموریت برود. احمد که دومین فرزند خانواده بود و پنج خواهر دیگر به نامهای فروغالزمان، قمرالزمان، شمسالزمان، سرور و سودابه داشت، دورهٔ خردسالی تا نوجوانی خود را در شهرهایی چون رشت، اصفهان، مشهد، گرگان، ارومیه و نقاط دورافتادهای چون زاهدان، بیرجند، خاش، طبس، بم، سمیرم، آباده و…گذراند. همین تنوع فرهنگ و آدابورسوم شاملو را علاقهمند به فرهنگ عامه کرد. بهطوریکه او از سال 1316 و در سن 12 سالگی مشغول به گردآوری کلمات و اصطلاحات عامیانهای شد که در فرهنگ لغتهای رسمی ثبت نمیشدند.
نوجوانی
در جریان جنگ جهانی دوم با وجود اعلام بیطرفی ایران، اما به دلیل مرزهای گسترده با شوروی در سال 1320 روسیه و انگلیس ایران را اشغال کردند. در آن زمان شاملو یک نوجوان بود که طرفدار آلمان نازی شده بود و همین سبب شد شاملو را در سال 1321 زمانی که سوم دبیرستان بود، به دلیل طرفداری از آلمان و فعالیتهای ضد متفقین دستگیر کنند. او ابتدا به بازداشتگاه سیاسی شهربانی در تهران و سپس به بازداشتگاه سیاسی شوروی در رشت منتقل میشود. در سال 1323 پس از 21 ماه زندان آزاد می شود اما یک سال بعد در رضاییه ارومیه چریکهای فرقهی دموکرات به محل سکونت آنها میآیند، او و پدرش را میبرند. پس از آن شاملو تحصیل را رها میکند، به تهران میآید و در کتابفروشی مشغول کار می شود.
آشنایی با نیما یوشیج
اوایل سال 1325 بود که شاملو کنار دکه روزنامه فروشی چشمش به روزنامه پولاد و عکس نیما یوشیج در صفحه اول آن می خورد. در جایی از متن روزنامه بخشی از شعر ناقوس نیما یوشیج نوشته شده بود.
در تاروپود بافتهٔ خلق میدود
با هر نوای نغزش رازی نهفته را تعبیر میکند
وز هر نواش
این نکته گشته فاش
کاین کهنه دستگاه تغییر میکند.
همان جا بود که شاملو شیفته شعر نیما شد و تصمیم گرفت تا او را پیدا کند و شاگرد او شود. نیما یوشیج هم که در آن سالها در دوران میانسالی به سر میبرد و همه او را پدر شعر نو فارسی میدانستند، تحتتأثیر شاملو جوان و سبک جدیدی که در شعر فارسی به وجود آورده بود، قرار گرفت و رابطهای عمیق میان آن دو تا سالها پس از آن شکل گرفت.
سبک شاملو
شاملو سبکی متفاوت از انچه تا آن زمان در ادبیات فارسی رایج بود را به وجود آورد. در شعر شاملو نوعی سادگی و آزادی وجود دارد که از ریتم و قافیه های مرسوم در شعر کلاسیک فارسی فاصله می گیرد. در واقع شاملو با حذف وزن و قافیه گونه ای جدید از شعر به نام شعر سپید یا شعر شاملویی را ایجاد کرد که تاکنون یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفادهٔ ایران بهشمار میرود. به این گونه شعری به علت شباهت به نثر شعر منثور هم می گویند. مضامین شعر های شاملو عمدتا متاثر از دو جنبه ی اصلی یعنی ایدئولوژی و عاطفه هستند. خدا، آفرینش، عشق، تنهایی و یاس فلسفی، زن، مسائل سیاسی، آزادی، عدالت اجتماعی، تا وضعیت انسانی را در بر می گیرد.
شاملو عشق را باشکوه و به زیبایی هر چه تمام میسرود و عاشقانههایش چنان از عمق جان برآمده و نشات گرفته از واقعیت بودند که بسیار باورپذیر جلوه میکردند. با خواندن شعرهای عاشقانه شاملو آن تبوتاب و سوزوگداز عشق را با تمام سلولهای بدن و از عمق جان میتوان لمس کرد. آنچنانکه در کتاب (آیدا، درخت و خنجر و خاطره) احساسش را نسبت به آیدا اینگونه بیان میکند:
چه بیتابانه میخواهمت
ای دوریات آزمون تلخ زندهبهگوری
چه بیتابانه تو را طلب میکنم
بیتاب
آن چنان این شعر شاملو زیبا و عاشقانه است که ما در خانه خلاقیت طاقه چیان بر آن شدیم محصولی تولید کنیم تا ادای دینی به شاملو بزرگ و کمی عشقبازی با اشعار عاشقانه او باشد. اوایل پاییز 1400 زمانی که در حال جمعآوری ایدههای مختلف برای کالکشن یلدا برند بودیم و از میان صداها شعر عاشقانه از شاعران بزرگ از حافظ تا سایه و… ناگهان روی سطرهای این شعر متوقف شدیم! چه بیتابانه میخواهمت / ای دوریات آزمون تلخ زندهبهگوری! / چه بیتابانه تو را طلب میکنم
نام طرح شد بیتاب و اولین محصول ما با طرح بیتاب شال زنانه بود. یک پایه شال شعر زیبا شاملو کار شد و پایه دیگر آن به مناسبت یلدا که جشنی باستانی است و ریشه در فرهنگ و تمدن ایرانی دارد، طرح یکی از کهنترین مینیاتورهای ایرانی که صفر تا صد آن را طراحی کردیم، تشکیل داد. زمینه شال را هم با متن انگلیسی یک لاو استوری که به سبک ماشین تایپهای قدیمی طراحی شده بود دیزاین کردیم. مدتی بود که مخاطبانمان از ما درخواست شال با رنگ قرمز داشتند، هم یلدا بود، هم شعر عاشقانه بود، هم متن لاو استوری کار شده بود دیگر به جز قرمز چه رنگ دیگری میتوان برای شال بیتاب انتخاب کرد؟!
جوانی
شاملو در سال 1326 در 22 سالگی با با اشرف الملوک اسلامیه ازدواج می کند و حاصل این ازدواج 4 فرزند به نام های سیاوش، سامان، سیروس و ساقی هستند. در همان سال اولین مجموعه شعر او که «آهنگهای فراموش شده» نام داشت منتشر شد. در همان سال های شاملو به صورت اتفاقی با مرتضی کیوان آشنا می شود. این آشنایی به گفته خود شاملو، انگار که صد سال بود همدیگر را میشناختند، مانند روز اول ادامه پیدا کرد. مرتضی اولین ویراستار ایرانی و پایهگذار بودهاست. شاملو به همراه مرتضی کیوان، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی و نیما یوشیج انجمن ادبی شمع سوخته را پایه گذاری می کنند. بعد از آن شاملو با فریدون رهنما آشنا می شود. رهنما مسیر جدیدی را بر سر راه شاملو قرار می دهد و او را با دنیای شعر خارج از ایران آشنا می کند. فریدون رهنما تأثیر بسزایی بر شعر مدرن در ایران گذاشت به گونه ای که احمد شاملو در مورد او میگوید: ما شعر مدرن را با رهنما شناختیم.
کودتا 28 مرداد
پس از کودتا 28 مرداد سال 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق، شاملو به علت همکاری در روزنامهی آتشبار، تحت پیگرد قرار میگیرد. در جریان آشفتگی و خفقان سیاسی بهوجود آمده ناشی از کودتا، نیروهای نظامی به خانه شاملو حمله می کنند و بسیاری از یادداشت های شاملو و ترجمهها و فیشهای کتاب کوچه ضبط میشود و از بین میرود. شاملو چندین بار تلاش می کند تا از دست ماموران فرار کند اما سرانجام در چاپخانه روزنامه اطلاعات دستگیر شده و به عنوان زندانی سیاسی در زندان موقت شهربانی زندانی می شود.
ازدواج دوم
سال 1335 شاملو خانه و فرزندانش را ترک می کند. یک سال بعد با توسی حائری که از نویسندگان، مترجمان و صداپیشگان شناخته شده آن دوران بود، ازدواج می کند. ازدواج دوم شاملو عمر چندانی ندارد و پس از چهار سال، راه آنان از یکدیگر جدا می شود. شاملو درباره این ازدواج می گوید: همسر دومم را خودم دوست داشتم و انتخاب کردم اما بلایی به سرم آورد که همه ی کتاب و نوشته هایم را در خانه او بگذارم، بارانی و کیف دستی ام را بردارم و برای همیشه آنجا را ترک کنم. تا سال 1338 در مجله های مختلفی فعالیت کرد و در کنارش مترجمی هم انجام می داد. در سال 1339 به همراه سهراب سپهری و هادی شهپایی اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تاسیس و به عنوان سرپرست مشغول به کار شد.
آشنایی با آیدا
۱۴ فروردین سال ۱۳۴۱، روز آشنایی شاملو و آیدا یا همان «ریتا آثانت سرکیسیان» بود. بسیاری آشنایی او با آیدا را نقطه عطفی در زندگی و حتی شاعرانگی احمد شاملو میدانند. آوازهٔ عشق شاملو و آیدا همهجا پیچیده بود و هنوز هم همینطور است. او جایی در وصف این عشق گفته است: «نه من از پس محبتش و نه او از پس محبتش… یکجوری داریم باهم میسازیم که محرمانه باید بگم خیلی زیباست این ساختن».
شاملو و آیدا یک سال پس از آشناییشان در 2 فروردین ۱۳۴۳ ازدواج میکنند و پس اقامتی ۶ماهه در شمال کشور، به تهران برمیگردند و تا پایان عمر، در کنار یکدیگر زندگی میکنند. از سال 1362 با بستهشدن فضای سیاسی ایران چاپ آثار شاملو متوقف میشود. شاملو به همراه آیدا کار ترجمه و سرودن شعر را ادامه میدهد. آن دو با هم پژوهشهای کتاب کوچه را از سر میگیرند.
کتاب کوچه
«کتاب کوچه» یک کار پژوهشی ارزشمند است که تا به امروز در تاریخِ فرهنگ زبان فارسی و فرهنگ عامه مردم ما به وجود آمده است. همانگونه که قبلاً هم گفتیم شاملو از سنین نوجوانی لغات و اصطلاحاتی را از زبان مردم کوچه و خیابان میشنید که در هیچ کتابی نوشته نشده بود. پدربزرگش میرزا خان شریفی که فردی تحصیلکرده بود نیز به او میگوید این کلمات در فرهنگ لغت نیست، اینها کلماتیاند که مردم به کار میبرند، اما ادبی نیستند. همین مسئله باعث جلبتوجه شاملو و تلاش او برای جمعآوری این واژهها میشود.
شاملو دو بار این اصطلاحات را جمعآوری میکند که هر دو بار از بین میروند؛ بار اول زمان کودتای 28 مرداد که مأموران فیشهای کتاب کوچه را به همراه کتابهایش میبرند. بار دوم زمان جدایی از همسر دومش که در خانه ایشان میماند. شاملو عمر خود را صرف چنین پژوهش عظیمی کرد و این اثر را میتوان میراثی ارزشمند از او دانست. کتاب کوچه دائرهالمعارفی چند جلدی درباره آنچه میبایست و میشد از فرهنگ عامه شامل امثالوحکم، تمثیلات، باورهای کوچه، چیستان، خوابگزاری، اذکار و اوراد دوا و درمان، قصه و متل، احکام، بازی و ترانه تصنیف، زبان پیچک، سوگند و ماشین نوشته (ادبیات کامیونی یا جادهای) است.
بازنگری در شیوه نگارش خط فارسی
خدمت دیگر شاملو در کنار تمام فعالیتهایی که در زمینه ادبیات فارسی انجام داد، پیشنهاد تشکیل شورایی برای بازنگری در شیوه نگارش خط فارسی بود. در تاریخ 31 مرداد 1371 نخستین جلسه شورایی متشکل از نویسنده، زبان شناس، شاعر، ویراستار، کامپیوتردان و … شامل آقایان کریم امامی، محمدرضا باطنی، علی محمد حق شناس، احمد شاملو، محمد صنعتی، مصطفی عاصی، ایرج کابلی، کاظم کردوانی و هوشنگ گلشیری تشکیل شد. در تاریخ پر فراز و فرود خط فارسی این نستین بار بود که جمعی برای بحث درباره خط فارسی دور هم گرد می آیند. اندکی پس از تاسیس این شورا فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز برای گفت و گو با اعضای شورا ابراز علاقه کرد و خود شورایی خاص برای این موضوع تشکیل داد. با گذشت زمان این شورا کم کم از بین رفت اما در نهایت خوب است بدانید بسیاری از تغییراتی که امروزه در شیوه نگارش خط فارسی مشاهده می شود، اعم از بی فاصله نویسی، احیا نشانه اضافه و وارد کردن آن در زنجیره خط فارسی، بحث ی میانجی، نوع نگارش واژه های مرکب و ضمیرهای ملکی و مفعولی و صرف فعل و بسیاری دیگر ریشه در بحث ها و پیشنهاد های این شورا دارد.
الف بامداد
در دورهای از جوانی شعرهای خود را با تخلص الف. بامداد و الف. صبح منتشر میکرد. سرودن شعرهای آزادیخواهانه و ضداستبدادی، عنوان شاعر آزادی ایران را برای او به ارمغان آورده است. شاملو هم چنین به سینما نیز راه یافت. کارهای سینماییاش را با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی داغ ننگ ادامه میدهد. اما هیچکدام از فیلمنامههای شاملو موفق از آب درنمیآیند. خود شاملو هم عنوان میکند که کارهای سینماییاش را بهاجبار نان خوردن ناگزیر از راه قلم بوده است. شال الف بامداد هم محصول دیگری است که به مناسبت روز سینما و به یاد شاملو طراحی و تولید شد. همانگونه که در کلیپ پایین مشاهده میکنید در طرح شال الف بامداد صحنههایی از فیلمهای مهم تاریخ سینما ایران و جهان انتخاب شده است.
خاموشی
شاملو در جایی گفته بود «همه دغدغهام این است که آخرین شعرم چیزی باشد که به همه زندگیام بیارزد. چیزی باشد مثل آخرین کمانکشی آرش و به عقیده فرنگیها، مثل آخرین آواز قو. میگویند قو به دریا میزند و پس از خواندن زیباترین آوازش میمیرد. هنوز نتوانستهام با همه جانم به دریا بزنم و برای همین است که هنوز زندهام»
شاملو به بیماری دیابت دچار میشود. پیشرفت بیماری او آنقدر زیاد بود که در سال 1376 در بیمارستان ایران مهر پای راست او را از زانو قطع می کنند. سرانجام در 2مرداد 1379 احمد شاملو به دلیل دیابت شدید و ضعف در سیستم خون رسانی درگذشت.
شاملو آنقدر بزرگ بود و هست که حالا با گذشت سالها از مرگ او بیشک میتوان گفت که نهتنها آخرین شعرش که بسیاری از آنها به بودن و زندگی شاملو میارزد.