شال یکرو پلنگ مشکی
با الهام از شعر:
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من ورای دست رسیدن بود
حسین منزوی
- راهنمای اندازه
راهنمای اندازه
650.000 تومان
ناموجود
شال یکرو پلنگ
جنس پارچه: نخ پنبه
ابعاد: 208x68cm
ضخامت: کم
مناسب برای: بانوان
مدل لبه شال: دوخته شده
مناسب برای فصول: گرم، معتدل
با بسته بندی متفاوت، شیک و مناسب هدیه
جهت مشاهده اندازه های دقیق به راهنمای سایز مراجعه فرمایید.
ابعاد | 208 × 68 سانتیمتر |
---|---|
رنگ | مشکی, نارنجی |
نوع | شال یکرو |
نحوه نگهداری | بهترین گزینه جهت شستشوی محصولات چاپی، رنگ شده و گلدوزی شده، خشکشویی است, به هیچ عنوان از روش های شستشوی دستی و چلاندن پوشاک استفاده نکنید, حتما لباس ها را به پشت برگردانید و درجه ماشین لباسشویی را کمتر از ۳۰ درجه تنظیم کنید, آب سرد سبب حفظ کیفیت طرح چاپی بر روی پارچه شده، رنگ را ثابت نگه داشته و ماندگاری آن را افزایش می دهد, از هیچ نوع سفید کننده ای استفاده نکنید, پوشاک چاپی را کاملا جداگانه شستشو نمایید, از شوینده های مخصوص لباس های چاپی استفاده نمایید |
برمبنای 0 دیدگاه
0% | ||
0% | ||
0% | ||
0% | ||
0% |
شما شاید اینها را نیز دوست داشته باشید…
شعر کالیگرافی شده اثر:
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من ورای دست رسیدن بود
حسین منزوی
ناموجود
با الهام از شعر:
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من ورای دست رسیدن بود
گویند پلنگ را خوی غریبی است که هیچکس و هیچ چیز را بالاتر
از خود نمی تواند دید، در شبهای بدر کامل، دیدن ماه بلند
پلنگ را به خشم و جنونی می کشاند که از سنگها و صخره ها
برجهد و حریف گستاخ را از افلاک به خاک فرو نشاند.
فاجعه زندگی پلنگ نیز وقتی شکل می گیرد که می پندارد
در جهشی از فراز قله ، بر ماه دست خواهد یافت ، اما
غرورش شکسته و پلنگ وقتی به باطل بودن خیالش پی میبرد
که خیره چنگ در هوا زده و نومید و خسته با استخوانهای درهم
شکسته از پرواز بی ثمرش، بر صخره های تیز فرو افتاده است
و زخمهای مهلکش مهتاب را به خون بیاراسته
حسین منزوی
ناموجود
با الهام از شعر:
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من ورای دست رسیدن بود
گویند پلنگ را خوی غریبی است که هیچکس و هیچ چیز را بالاتر
از خود نمی تواند دید، در شبهای بدر کامل، دیدن ماه بلند
پلنگ را به خشم و جنونی می کشاند که از سنگها و صخره ها
برجهد و حریف گستاخ را از افلاک به خاک فرو نشاند.
فاجعه زندگی پلنگ نیز وقتی شکل می گیرد که می پندارد
در جهشی از فراز قله ، بر ماه دست خواهد یافت ، اما
غرورش شکسته و پلنگ وقتی به باطل بودن خیالش پی میبرد
که خیره چنگ در هوا زده و نومید و خسته با استخوانهای درهم
شکسته از پرواز بی ثمرش، بر صخره های تیز فرو افتاده است
و زخمهای مهلکش مهتاب را به خون بیاراسته
حسین منزوی
ناموجود
با الهام از شعر:
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من دل مغرورم پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ماه بلند من ورای دست رسیدن بود
حسین منزوی
ناموجود
محصولات مشابه
پشت تاپ کلمه عشق کالیگرافی شده است.
با الهام از شعر:
بگو به باران ببارد امشب بگو
بگو به باران ببارد امشب
بشويد از رخ غبار اين كوچه باغ ها را
كه در زلالش سحر بجويد
ز بی كران ها حضور ما را
كه در زلالش سحر بجويد
ز بی كران ها حضور ما را
به جست و جوی كرانه هايی
كه راه برگشت از آن ندانيم
من و تو بيدار و محو ديدار
سبک تر از ماه تاب و از خواب
روانه در شط نور و نرما
ترانه ای بر لبان باديم
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
ناموجود
با الهام از شعر:
ما دلشدگان خسرو شيرين پناهیم
ما كشتهی آن مهرخ خورشيد كلاهیم
ما از دو جهان غير تو ای عشق نخواهيم
فریدون مشیری
ناموجود
با الهام از شعر:
هشیار سری بود ز سودای تو مست
خوش آنکه ز روی تو دلش رفت ز دست
ور هیچ نباشد چو تو هستی همه هست
سعدی
موجود
با الهام از شعر:
خطوط را رها خواهم کرد
و همچنین شمارش اعداد را رها خواهمکرد
و از میان شکلهای هندسی محدود
به پهنه های حسی وسعت پناه خواهم برد
من عریانم عریانم عریانم
مثل سکوتهای میان کلام های محبت عریانم
و زخمهای من همه از عشق است
از عشق عشق عشق
فروغ فرخزاد
موجود
با الهام از شعر:
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
چشم از آن روز که برکردم و رویت دیدم
به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
سعدی
موجود
با الهام از شعر :
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
پنهان ز دیدهها و همه دیدهها از اوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
مولانا
ناموجود
نظرات
هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.